امروز: دوشنبه 21 آبان 1403
دسته بندی محصولات
بخش همکاران
بلوک کد اختصاصی

تحقیق خودرو

تحقیق خودرودسته: مکانیک
بازدید: 16 بار
فرمت فایل: docx
حجم فایل: 59 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 133

چهل سال پیش پیتر دراكر لقب«صنعت صنعت ها »را به صنعت خودرو سازی اطلاق كرد اكنون نیز همچنان خودرو سازی با 50 میلیون واحد خودرو كه هر ساله تولید می گردد ،در جهان عمده ترین فعالیت تولیدی محسوب می شود اما صنعت خودرو سازی حتی بیش آنچه به نظر می رسد برای ما اهمیت دارد این صنعت برای بار دگر در قرن حاضر بنیادی ترین ایده های ما را درباره چگونگی ساخ

قیمت فایل فقط 30,000 تومان

خرید

خودرو

صنعت صنعت ها در گذار

چهل سال پیش پیتر دراكر لقب«صنعت صنعت ها »را به صنعت خودرو سازی اطلاق كرد .اكنون نیز همچنان خودرو سازی با 50 میلیون واحد خودرو كه هر ساله تولید      می گردد ،در جهان عمده ترین فعالیت تولیدی محسوب می شود.

اما صنعت خودرو سازی حتی بیش آنچه به نظر می رسد برای ما اهمیت دارد . این صنعت برای بار دگر در قرن حاضر بنیادی ترین ایده های ما را درباره چگونگی ساخت مصنوعات تغیرداده است و چگونگی ساخت مصنوعات  نه تنها تعیین كننده چگونگی كار كردن ماست ، بلكه به ما می گوید كه چه بخریم ، چگونه فكر كنیم و به چه سان زندگی كنیم .

پس از جگ جهانی اول، هنری فولد و آلفورد اسلون مدیر جنرال موتورز تولیدات صنعتی جهان را از قرون تولید دستی (craft production) كه شركت های اروپایی رواج داده بودند ، به در آوردند و به عصر تولید انبوه كشاندند .در نتیجه، ایالات متحده امریكا خیلی زود بر اقتصاد جهانی تفوق یافت.

پس از جنگ جهانی دوم ،آی جی تویودا (Eiji Toyoda) و تا ای چی اوهنو (Taiichi ohno) در شركت تویوتا موتور در ژاپن از این سیستم قابل توجه نسخه برداری كردند ، ژاپن تا مرحله برتری اقتصادی ای كه امروز شاهد آن هستیم ، رشد كرد.

اكنون تولید كنندگان صنعتی در سر تا سر جهان میكوشند تا شیوه تولید ناب را به كار گیرند . اما آنان در می یابند كه گذار به تولید ناب امر دشواری است .شركت های كه برای نخستین بار این سیستم را در اختیار گرفتند ، همگی در یك كشور یعنی ژاپن متمركز شده اند . با بسط تولید ناب به امریكا شمالی و اروپای غربی به سركردگی ژاپنی ها ، منازعات تجاری و مقاومت های فزاینده در مقابل سرمایه گذاری خارجی به دنبال آمده است.

امروزه، پی در پی كه جهان با بحران اظافه ظرفیت بسیار رودر رو است ، مدیران برخی صنایع این اظافه ظرفیت را به اندازه 8 میلیون واحد، اظافه بر فروش كنونی در جهان ، كه حدوداَ 50 میلیون واحد است ، تخمین زده اند . در واقع این بحران به خطا ی بحران اظافه ظرفیت نامیده شده است .

واقعیت این است كه جهان با كمبود بسیار ظرفیت رقابتی تولید ناب و اشباع ظرفیت غیر رقابتی تولید انبوه مواجه است .واین بحران ناشی از آن است كه تولید ناب موجودیت تولید انبوه را در مخاطره افكنده است.

اكنون بسیاری از شركت های غربی تولید انبوه را درك كرده اند و دست كم یكی از آنان در راه معرفی آن خوب پیش رفته است .با این همه تحمیل روش ها ی تولید ناب به سیستم های موجود تولید انبوه ، به وخامت و بی نظمی اوضاع می افزاید .وقتی بحران حیات تولید كننده را تهدید نمی كند ، تنها پیشرفت محدودی ممكن است .

جالبترین نمونه ، جنرال موتورز است . این شركت غول آسا هنوز بزرگترین شركت صنعتی جهان است و بی تردید این شركت در تولید انبوه بهترین بوده است. سیستم تولید انبوه به یاری همین شركت بوجود آمد. اكنون در عصر تولید ناب شركت مذكور خود را در حصار مدیران بسیار ، كارگران بسیار و كارخانه های بسیار می یابد. البته جی ام ( مخفف جنرال موتورز) هنوز با بحران مرگ و زندگی مواجه نشده است ، چنانكه شركت فورد در آغاز دهه 1980 به آن دچار بود ، و شاید از این رو است كه شركت جنرال موتورز هنوز نتوانسته است خود را تغییر دهد .

اما اگر تولید كنندگان صنعتی جهان ،دارند سالهای بسیاری را كه به تولید انبوه مشغول بوده اند ، به كناری می نهند تا تولید ناب را به كار گیرند ، نگرانی ما چه لزومی دارد ؟ پاسخ این است كه اقتباس تولید ناب كه به ناگزیر تا فراسوی صنعت خودرو سازی گسترش خواهد یافت ، همه چیز را تقریباَ در هر صنعتی دگرگون خواهد كرد . یعنی انتخاب خریداران ، ماهیت كار، آینده شركت ها و در نهایت سرنوشت ملت ها تغییر خواهد كرد.

تولید ناب چیست؟ شاید بهترین راه برای توصیف این سیستم نوین تولید ، مقایسه آن با تولید دستی و تولید انبوه باشد . یعنی با دو. سیستم دیگری كه بشر برای ساختن مصنوعات ابداع كرده است.

یك تولید گر دستی (Craft producer) از كارگران بسیار ماهر و ابزار های ساده اما انعطاف پذیر استفاده می كند تا دقیقاَ آنچه را كه مشتری می خواهد ، بسازد، یعنی یك واحد در یك زمان .لوازم معمولی منزل ، محصولات هنری و تزئینی و ماشین های ورزشی عجیب و غریب ، نمونه هایی ازاین شیوه تولید هستند كه امروزه  ساخته می شوند .ایده تولید دستی را همه ما دوست داریم ، ولی مشكل آن را نیز همه می دانیم : كالاهایی كه به شیوه دستی تولید می شوند چنانكه زمانی فقط خودرو به این شیوه تولید می شد ، بسی گرانتر از توان خرید اكثریت ما هستند. و این گونه بود كه در آغاز قرن بیستم تولید انبوه به عنوان یك جانشین ، هستی پذیرفت.

تولید انبوه( mass producer) در طراحی محصولات از متخصصین ماهر استفاده می كنند ، اما این محصولات توسط كارگران غیر ماهر  یا نیمه ماهری ساخته می شوند كه ماشین آلات گران و تك منظوره را هدایت می كنند . این محصولات همشكل ماشینی ، در حجم بسیار بالا تولید می شوند . و چون ماشین آلات مورد نیاز بسیار گرانند و نیز در مقابل اختلال ، بسیار كم ظرفیت ، تولید گر انبوه ناگزیر است محافظینی (buffers ) به سیستم اظافه كند ، تا یكنواختی روند تولید را بیمه كند ، محافظینی نظیر موجودی اظافی (extra supples) ، كارگران اظافی و فضای اظافی .از آنجا كه تولید محصول جدید محتاج تغییر كل سیستم است ، بسی گرانتر از محصول قبلی خواهد شد. از این رو تولید گر انبوه تا جایی كه ممكن باشد ، از نوآوری در طرح خودداری می كند . نتیجه این كه محصول ، به قیمت از دست رفتن تنوع و به دلیل وجود روش های كاری كه برای كاركنان ملال آور و فاقد روح است ،ارزانتر در اختیار خریدار قرار می گیرد .

در مقابل تولید گر ناب (lean producer) مزایای تولید دستی و تولید انبوه را با یكدیگر تلفیق كرده و با قیمت بالای اولی و انعطاف نا پذیری دومی اجتناب می كند . بنابر این تولید گر ناب ، برای تولید محصولات بسیار متنوع ، افرادی را از همه سطوح سازمانی و با مهارت های مختلف گرد آورده و به كار می گیرد ، و نیز از ماشین آلاتی استفاده می كند كه هم به طور فزاینده خودكار هستند و  هم بسیار انعطاف پذیر .

تولید ناب – اصطلاحی كه جان كرافسیك پژوهشگر آی ام وی پی برنهاده است- از این رو «ناب»نامیده می شود كه در مقایسه با تولید انبوه ، هر چیز را به میزان كمتر مورد استفاده قرار می دهد، این شیوه تولید ، نیروی انسانی موجود در كارخانه، فضای لازم برای تولید ، سرمایه ای كه صرف ابزار آلات می شود، نیروی مهندسی لازم برای به وجود آوردن محصول جدید و زمان مورد نیاز برای ساخت محصول جدید ، همه و همه را به نصف تقلیل می دهد. همچنین در تولید ناب موجودی (inventory) مورد نیاز به كمتر از نصف می رسد ، عیب ها بسیار كمتر می شود و محصولات با تنوعی فزاینده تولید       می شوند.

شاید در خور توجه ترین تفاوت میان تولید انبوه و تولید ناب ، تفاوت در اهداف نهایی این دو باشد . تولید گران انبوه هدف محدودی را برای خود قرار داده اند ، و آن ، همانا      «به اندازه كافی خوب بودن » است . عبارتی كه می تواند به این صورت تعبیر شود : شمار قابل قبول عیبها ، بیشترین سطح قابل قبول برای موجودی و گستره معینی از محصولات یكسان . در واقع استدلال آنها چنین است كه كار بهتر ، یا بیش از اندازه گران می شود یا فراتر از حد استعداد ذاتی انسان است.

در سوی دیگر ، نگرگاههای تولید ناب بر «كمال» مبتنی است ، یعنی نزول پیوسته  قیمت ها ، به صفر رساندن میزان عیوب ، به صفر رساندن موجودی ، و تنوع بی پایان محصول . البته هر تولید گر نابی تا كنون به این سرزمین موعود نرسیده است و چه بسا هرگز نرسد ، اما میل همیشگی به كمال تا ایجاد تغیرات حیرت آور تداوم می یابد.

تولید ناب در چگونگی كاركرد فرد تغییر ایجاد می كند ، ولی نه به صورتی كه ما فكر  می كنیم .بیشتر مردم به ویژه كارگران حرفه خود را در تولید ناب چالش گرانه تر       می یابند. آنها در این سیستم تولید یقیناَ خلاق تر می شوند. همچنین آنها كار خویش را پر مخاطره تر می دانند . چرا كه در تولید ناب هدف این است كه همه افراد ، در هر رده سازمانی «مسئولیت» بپذیرند. و مراد از واژه مسئولیت همانا «آزادی در مدریت كار خویش » است و این امتیاز بزرگی است ، گرچه همین امتیاز آدمی را درمورد وقوع اشتباهاتی كه بسیار گران تمام می شوند ، نگران می كند.

تولید ناب معنی شغل های تخصصی(professional careers) را تغییر می دهد .

در تولید ناب باید چیزهای بیش از مهارتهای تخصصی یاد گرفت و آن آموخته ها را خلاقانه در درون گروه ، و نه در سلسله مراتب خشك سازمانی به كار بست . در این قضیه معمایی وجود دارد ، از این قرار كه هر چقدر شما در یك كار گروهی بهتر كار كنید ، درباره یك تخصص یا حوزه تخصصی ویژه كمتر می دانید از این رو نمی توانید دانش تخصصی خود را بردارید و با خود به شركتی دیگر ببرید یا حرفه جدیدی را با آن شروع كنید . و چه بسا فقدان یك سلسله مراتب تخصصی ، با توصیفات شغلی و نامگذاریهای تدقیق شده ، برای كاركنان نا امید كننده و تردید آور باشد.

اگر قرار باشد كاركنان در چنین شرایطی موفق شوند ، باید شركت ها ، آنان را در چالشهای كاری پیوسته و متنوع در گیر كنند. به این طریق است كه آنان احساس خواهند كرد كه مهارت هایشان رشد می كند و به دلیل مهارت های مختلفی كه كسب كرده اند ، به آنان ارزش داده می شود . بدون این چالش های پیوسته ،ممكن است كارگران احساس كنند كه در نقطه آغاز شغل خویش ، به آخر خط رسیده اند . در نتیجه آنها مانع رشد مهارت های خود شده و حس مسئولیت خود را از دست می دهد ، یعنی عمده ترین مزیت تولید ناب از میان می رود.

ظهور تولید ناب

در بهار 1950 ، یك مهندس جوان ژاپنی به نام آی جی تویودا راهی سفر سه ماهه ای به دیترویت شد تا كارخانه روژ فورد را بررسی كند . در واقع سفر مذكور ، نخستین سفر خانواده تویودا به دیترویت نبود، چرا كه قبلاَ عموی آی جی ، یعنی كایی چی رو (Kiichiro) ،در 1929 فورد را ملاقات كرده بود.

از همان آغاز، خانواده تویودا و شركت تویودا موتور كه به سال 1937 پایه گذاری شد ، رویدادهای بسیاری را پشت سر گذاشتند.(تویودا نام خانواده ای است كه شركت مذكور را پایه گذاری كرده اند و معنای آن در زبان ژاپنی «برنجزار پر بار » است، لیكن به دلیل ملاحظات بازاریابی ، این نام برای آن شركت نورسته مناسب نبود .از این رو ،به سال 1936 ، شركت مذكور طی یك مسابقه عمومی و جمع آوری بیست و هفت هزار نام پیشنهادی ، نام «تویوتا» را برگزید كه در ژاپنی هیچ معنایی ندارد.)

بسیاری از رویدادهای مذكور ، برای این شركت فاجعه بار بودند :برای نمونه در دهة 1930 ، در روزگار آن جنگ بد فرجام ، دولت نظامی مانع ساختن خودروههای شخصی شد و به جای آن تولید كامیون را كه عمدتاَ به شیوة دستی صورت می گرفت، اجباری كرد. همچنین سقوط نرخ های فروش در پایان سال 1949 بود شركت را ناگزیر كرد تا بخش بزرگی از نیروی كاری اش را بیرون كند،و این پس از یك اعتصاب طولانی بود كه تا استعفای كایی چی رو از شركت پایان نپذیرفت ، كایی چی رو  خود ، مسئولیت شكستها را به گردن گرفت .شركت تویوتا موتور تا سال 1950 ، طی سیزده سال تلاش ، تنها 2685 خودرو تولید كرده بود، در حالی كه روژ در یك روز هفت هزار خودرو تولید می كرد .

آی جی ، چه از لحاظ توانایی و چه از لحاظ بلند پروازی ،مهندس متوسطی نبود . او پس ازانكه ذره ذره كارخانه پهناور روژ ، یعنی بزرگترین و كاراترین امكان تولید صنعتی در جهان را مورد بررسی قرار داد ، طی نامه ای به ادارة مركزی نوشت كه فكر می كند       « امكاناتی برای بهبود سیستم تولید وجود دارد.» اما نسخه برداری از روژ و اصلاح آن كار سختی به نظر می رسید. هنگامی كه آی جی تویودا و تایی چی اوهنو ( Taiichi ohno) ، به این نتیجه رسیدند كه تولید انبوه هرگز نمی تواند در ژاپن متحقق شود .این آزمون شروعی بود برای زاده شدن آنچه كه شركت مذكور سیستم تولیدی تویوتا نامید و در نهایت به تولید ناب معروف شد.

تولید ناب: یك نمونه عینی

بیشتر از صد سال بود كه خودرو مدل A فورد با بدنه تمام فولادی اش به بازار آمده بود . اما هنوز در سرتا سر جهان تمامی بدنه های وسایل نقلیه موتوری با به هم جوش دادن كمابیش سیصد قطعه فلزی تولید می شد. این قطعه ها ی فلزی خود طی قالب زنی  ورقه های فولادی ساخته می شد.

سازندگان خودرو برای تولید این قطعات قالب زده، یكی از این دو روش متفاوت را به كار می گرفتند :برخی تولید كنندگان كوچك دستی مانند آستین مارتین، ابتدا ورقه های فلزی ( معمولاَ آلمینیوم) را به شكلی كلی تر از طرح اصلی می بریدند ( لقمه) ، سپس قالب مورد نظر را زیر لقمه قرار می دادند و آنقدر بر لقمه می كوبیدند تا شكل نهایی را پیدا كند . ( قالب یك قطعه فلز سخت است با شكلی دقیق كه لقمه باید طی ضربه زدن شكل قالب را به خود بگیرد.)هر تولید كننده ای كه بیش از چند صد خودرو تولید      می كرد( از پورشه گرفته تا جنرال موتورز) ، با ورقه های بزگ فلزی شروع می كرد .  آنها ورقه ها را از برش خودكار عبور می دادند تا تعداد زیادی لقمه مسطح كه كمی بزرگتر از قطعه نهایی مورد نیاز بود ، به دست آورند. سپس این لقمه های مسطح را در دستگاههای بزرگ پرس قالب زنی قرار می دادند.این پرس ها در بر دارنده دو نیمه قالب بودند،یكی در بالا و دیگری در پایین كه با یكدیگر جفت می شدند .وقتی این قالبها بر اثر هزاران پوند فشار به هم فشرده می شدند ، لقمه دو بعدی ، شكل سه بعدی مورد نظر را پیدا می كرد ، مثلاَ طی یك سلسله پرس كاری ، گلگیر خودرو یا در كامیون درست می شد.

از نظر اوهنو ،مشكل روش دوم ، حداقل میزان (تولید) لازم بود تا عملیات اقتصادی تمام شود . خطوط پرس كاری غربی كه گران و حجیم بود ، چنان طراحی شده بود كه با دوازده ضرب پرس در دقیقه و سه شیفت كار در روز ، بیش از یك میلیون قطعه معین در سال تولید می كرد. در حالی كه كل تولید تویوتا در آغاز ، چند هزار وسیله نقلیه در سال بود.

چون یك خط پرس واحد ،قطعات بسیاری را می ساخت ، قالبهای دستگاه پرس باید عوض می شد ، اما تعویض قالبها خود موجب مشكلات عمده ای می شد . هر یك از دو نیم قالب دستگاه پرس چندین تن وزن داشت و كارگران باید با دقت مطلق ، قالبها را در دستگاه پرس تراز می كردند .ذره ای نا همترازی منجر به تولید قطعاتی چروكیده می شد .ناهمترازی بیشتر ، فاجعه بار می آورد ، به این شكل كه قطعه فلزی دز قالب ذوب      می شد و تعمیرات آن وقت گیر و فوق العاده گران بود.

دیترویت ، ولفس بورگ ،فلینس و میرافیوری تعویض قالب را به عهده متخصصا ن گذاشته بودند. برای تعویض قالب از زمانی كه آخرین قطعه با قالبهای قدیمی زده می شد تا نخستین قطعه قابل قبول كه قالبهای جدید می زدند ، یك روز تمام صرف می شد .پس از جنگ جهانی دوم هنگامی كه گنجایش صنعت غرب بی حد و حصر شد ، برای مشكل تعویض قالب راه حل بهتری پیدا شد .از این قرار كه تولید كنندگان مجموعه ای از   پرس ها را به قطعاتی ویژه اختصاص می دادند و ماهها یا حتی سالها قطعات مذكور را قالب می زدند، بدون آنكه قالبها را عوض كنند.

این راه حل در نظر اوهنو اصلاَ راه حل نبود .طبق راه حل مذكور ، برای ساختن همه قطعه های لازم برای بدنه خودرو ها ی شخصی و كامیون ، به صدها دستگاه پرس قالب زنی نیاز بود ، در حالی كه با بودجه ای كه در اختیار او بود ، كل یك خودرو می توانست فقط با تعداد محدودی خط پرس ساخته شود.

ایدة اوهنو عبارت بود از ایجاد روش های ساده تری برای تعویض قالب و نیز عوض كردن قالبها به طور پیوسته ( یعنی به جای هر سه ماه یك بار ، هر دو سه ساعت یك بار قالب عوض شود). او برای كار گذاشتن و در آوردن قالبها از غلتك استفاده كرد و مكانیسمهای تنظیم قالب در درون دستگاه را ساده كرد.چون تسلط بر این روشهای جدید ، مشكل نبود و چون كارگران همیشه در طول تعویض قالب عاطل و بیكار می ماندند ، اوهنو به این فكر افتاد كه بگذارد خود كارگران خط تولید به كار تعویض قالب بپردازند . اوهنو تعدادی ماشین پرس دست دوم امریكایی خریداری كرد و از اواخر دهه 1940 به بعد به آزمایشهای بسیاری دست زد و عاقبت توانست روش هایش را در مورد تعویض سریع به كمال رساند . در اواخر دهه 1950 ، او زمان لازم برای تعویض قالبها را از یك روز به سه دقیقه كاسته بود . همچنین دیگر به متخصصین تعویض قالبها وجود نبود. در این روند او به كشف مهمی دست یافته بود؛ از این قرار كه اگر مجموعه كوچكی قطعه ساخته شود ، هزینه هر قطعه كمتر از وقتی خواهد بود كه انبوه از قطعات ساخته شود.

برای این پدیده دو دلیل وجود داشت. اگر مجموعه كوچكی قطعه ساخته می شد ، دیگر نیازی به هزینه حمل و نقل نبود ، چرا كه دیگر از آن موجودی كلان قطعات آماده كه از واجبات سیستم تولید انبوه است ، خبری نبود و از آن مهمتر ساختن تعداد محدودی قطعه به اندازه لازم برای وسیله نقلیه در دست مونتاژ ، باعث می شد كه خیلی زود اشكالات قالب زنی پیدا شوند.

این مورد آخر ، پیامد های بسیاری داشت . از همه مهمتر ، باعث می شد كسانی كه در كارگاه قالب زنی كار می كردند ، بیشتر نگران كیفیت باشند و بدین سان از هدر رفتن شمار زیادی قطعه معیوب كه عیب آنها مدتها پس از تولیدشان كشف می شد ، جلوگیری شود. ( چرا كه قطعات معیوب یا باید با هزینه ای زیاد تعمیر می شد و یا دور ریخته    می شد.) اما برای آنكه اصلاَ چنین سیستمی كار كند – سیستمی كه در آن زمان  موجودی دو ساعت یا كمتر باشد – اوهنو به نیروی كاری نیاز داشت كه هم فوق العاده ماهر باشد و هم از انگیزه كار بالایی برخوردار باشد.

قیمت فایل فقط 30,000 تومان

خرید

برچسب ها : پروژه خودرو , Vehicle Project , تحقیق خودرو , خودرو

نظرات کاربران در مورد این کالا
تا کنون هیچ نظری درباره این کالا ثبت نگردیده است.
ارسال نظر