شاعر و پهلوان در شاهنامه الگار دیویدسن مترجم دكتر فرهاد عطایی تهران نشر تاریخ ایران، زمستان 1378 این اثر مقدمه مترجم، پیشگفتار و مقدمه مولف و نه فصل را شامل میگردد در مقدمة مترجم، او پس از توضیحی كوتاه پیرامون فردوسی و شاهنامه به شیوهی پژوهش پروفسور دیویدسن اشاره میكند و بیان میدارد كه او معتقدست اتكا به منابع مكتوب به تنهایی نمیتواند م
قیمت فایل فقط 2,900 تومان
شاعر و پهلوان در شاهنامه
شاعر و پهلوان در شاهنامه / الگار دیویدسن- مترجم: دكتر فرهاد عطایی- تهران: نشر تاریخ ایران، زمستان 1378.
این اثر مقدمه مترجم، پیشگفتار و مقدمه مولف و نه فصل را شامل میگردد. در مقدمة مترجم، او پس از توضیحی كوتاه پیرامون فردوسی و شاهنامه به شیوهی پژوهش پروفسور دیویدسن اشاره میكند و بیان میدارد كه او معتقدست اتكا به منابع مكتوب به تنهایی نمیتواند ما را به شاهنامهی فردوسی رهنمون گردد. به اعتقاد او، بر اساس شواهد خود شاهنامه و شواهد بیرونی، فردوسی بخش مهمی از شاهنامهاش را از منابع شفاهی گرفته و خود روایات را حین اجرای نقالی دیده و شنیده است.
در پیشگفتار، اینگونه بیان میكند كه موضوع اساسی كتاب این است: كه «چگونه میتوان یك شكل از ادبیات كلاسیك را تداوم یك سنت شفاهی پیشین دانست؟» دیویدسن معتقدست كه شاعر در این كتاب در حقیقت به مفهوم پادشاهی اعتبار میبخشد بدینصورت كه شاعر پا پروردن و اعتبار بخشیدن به پهلوان از او پاسبانی برای تخت شاهی و شاهنشاه میسازد پس شاعر قوام بخش و اعتبار دهنده به مفهوم شاهنشاهی است در مقدمه شاعر (كه خود فردوسی ست) و پهلوان (رستم، كسیكه در ذهن ما شخصیتهای حماسی و اساطیری را تداعی مینماید) را محور اصلی كتاب حاضر بر میشمرد.
نویسنده معتقدست كه منظور اصلی این كتاب نه زندگی نامهی شخصی فردوسی است و نه «تاریخی» كه میتوان از خلال شاهنامه نگاشت. بلكه منظور شعریست كه زندگی شاعر نمونهی آن است و داستانیست كه شاعر روایت مینماید آن هم شعری كه آمیزهای است از تاریخ و اسطوره.
در مورد رستم با شخصیتی روبرو هستیم كه مخلوق شاعرانهای از نوع اساطیر به نظر میآید، نه یك واقعیت تاریخی.
همچنین نویسنده اذعان میدارد كه در این تحقیق نظری مخالف نظر نولدكه و سایر متخصصان ایران شناسی - كه روایات رستم را خارجی و یا داخل شده در سنت پادشاهان میدانند – مطرح میگردد.
در ادامهی مقدمه با نگاهی اجمالی به نكات برجستهی چهار سلسلهی امپراتوری ایران قبل از اسلام یعنی پیشدادیان، كیانیان، اشكانیان و ساسانی بیان میكند كه دو سلسلهی اول، بخصوص اول، ریشه در اساطیر دارند و دودمان بعدی، تاریخیاند.
در فصل یك، پیرامون اعتبار فردوسی كه خالق تنها حماسه ملی معتبر ایران است به بحث میپردازد و به سخن ژول مول در این باره اشاره مینماید كه ماهیت شاعر و پهلوان را نشان میدهد. ژول مول مینویسد: فردوسی چنان تجلیلی از زندگی رستم كرده است كه دیگر هیچ نویسنده ایرانی نمیتواند پس از او اینگونه در این باره قلم بزند.
«فصل دوم دربارهی « اعتبار شاهنامه فردوسی» است. و در اثبات اعتبار شاهنامه به بقای آن استدلال مینماید و معتقدست كه برای مشخص شدن برتری فردوسی بر سایر سرایندگان حماسه ملی نیازی نیست ضوابط امروزی شعری خود را به كار گیریم بقای شاهنامهی فردوسی نشانهای روشن بر برتری فردوسی و شاهنامهاش بر سایر شاهنامههاست و بقای آن باعث شد، تا هیچ كس برای بازگویی روایت شاهنامه طبع آزمایی نكند.
«میراث شعر شفاهی» فردوسی فصل سوم را تشكیل میدهد. در این فصل مولف بیان میكند كه شاهنامهی فردوسی ادامهی سنت شفاهی در كسوت مكتوب است اما مستقل، و نشانهی بسیار مهم مستقل بودن نقالان از شاهنامهی فردوسی را در مطالب زیادی میداند كه در سنت روایات شفاهی هست در حالی كه در هیچ یك از ادبیات حماسی شناخته شده وجود ندارد.
در فصل چهارم كه عنوان آن «كتاب شاهان، حماسهی پهلوانان» است و مولف در اینجا بر این باورست كه این دو گانگی میتواند در قالب نوعی سنت داستانسرایی وجود داشته باشد، سنتی كه باورهای مردم دربارهی شاهان را با باورهای پهلوانان به هم میآمیزد. در این فصل به تمایز این دو مقوله و روشنفكری پیرامون هر یك پرداخته میشود.
و فصل پنجم با عنوان «شاه و پهلوان» تا حدی ادامهی فصل گذشته است بر سازگاری مفهوم ایرانی «كتاب شاهان» با «حماسهی پهلوانان» تأكید میكند و تلفیق حكایات پادشاهان داستانهای پهلوانان، بخصوص رستم، در عهد ساسانیان و حتی قبل از آنان، در زمان اشكانیان، را به سنتی ملی تعبیر مینماید و در ارائهی این استدلال، جزئیات بیشتری را از اساطیر یونان باستان دربارهی رابطهی بین اریستئوس به عنوان پادشاه و هركول به عنوان پهلوان اضافه مینماید.
«رستم، پاسدار حكومت» موضوع فصل ششم است در این فصل از رستم به عنوان پاسدار حكومت یاد میكند و در بررسی موضوع رستم او را جزئی جدایی ناپذیر از خود مفهوم پادشاهی میداند كه به تنهایی فتنه را دور میكند و در دفاع از تاج و تخت موظف به حمایت از پادشاهست حتی اگر شاه، او را برسر جمعیت و در حضور همگان سرد و بی آبرو كرده باشد. همانطور كه خود نیز بر تاج بخشیاش اذعان میدارد:
به درشد به خشماندر آمد به رخش | منم گفت شیر اوژن و تاج بخش |
فصل هفتم «موضوع پدری پیشرس و نارس در داستان رستم و سهراب»است در این فصل مولف بعد از گزارشی به اجمال از داستان رستم و سهراب، به داوری مینشیند. و معتقدست كه رستم فقط كاری را كه مجبور به انجام آن بود، كرد زیرا هر چه باشد او مدافع تاج و تخت ایرانیست و باید پیوسته متناسب با عنوان خود، تاج بخش، عمل كند، اگر چه شایستگی لازم جهت شاهی را داراست.
هشتمین فصل («دیوسكوریسم» بین پدر و پسر، سرمشقی برای اقتدار در شاهنامه) است.
است. واژهی دیوسكوریسم از نام یونانی Dioskouroi به معنی «فرزندان آسمان» گرفته شده و به دو قلوهای ملكوتی گفته میشود كه در اساطیر و آیین یونانی به كاستر و پلی دیوكس معروفند. او نوعی مكمل بودن را در رفتار دوقلوها مییابد؛ اگر یكی تمایل به ستیزه جویی و جنب و جوش دارد، دیگری منفعل و كم تحرك است و در این مبحث بر همین جنبهی پدر و پسر بحث شده است.
«بزم و رزم» به عنوان فصل پایانیست كه مولف آنها را بهترین مناسبت برای شاعر و پهلوان بر میشمرد در شاهنامه معمولاً پهلوانان شخصیتهایی هستند، جنگجو كه به دو كار علاقهی خاص دارند: بزم و رزم.
بزم قالبی است برای بازگو كردن داستان ماجراجوییهای رزم آوران یعنی جنگیدنشان، و این قالب بهترین مناسبت است برای بیان اقتدار شاهانه از طریق قابلیتهای پهلوانی و مهارتهای شاعرانه.
در سخن پایانی، مولف تلاش فردوسی را تلاش شاعرانهای بر میشمرد كه یك بار دیگر و بطور كامل حماسهی پهلوانان را با كتاب شاهان در هم در آمیخته و وحدت هنرمندانة حاصل از این در آمیختن مدیون كهنترین سنتهای اساطیری است كه بازگو میكنند چگونه یك پهلوان، فر پادشاه ولی نعمت خود را نجات داده است.
بلور كلام فردوسی/ رحیم رضازاده ملك- تهران: انتشارات كلبه و فكر روز، سال 1378.
اثر حاضر بعد از یادداشتی كوتاه پیرامون فردوسی و سبب نظم شاهنامه و شرحی پیرامون دقیقی همراه با ابیاتی از شاهنامه آغاز شده و به هفت موضوع در شاهنامه میپردازد.
دربخش اول با نظر به شاهنامه و پادشاهی جمشید و اقدامات و كارهای انجام گرفته درعصر او طبقات اجتماعی دوران ساسانیان را بر میشمرد كه در عصر جمشید به چهار دستهی كاتوزیان (زاهدان و عابدان)، نسودیان (كشاورزی و برزگران، نساریان (سپاهیان و لشكریان) و اهتوخوشی (پیشه وران) تقسیم شدهاند. سپس به نظر محققین و پژوهشگران مختلف كه به این موضوع پرداختهاند و در جهت یافت ریشهی این واژگان كوشیدهاند میپردازد و در اینباره گفتار محققینی چون: میرزا عبدالحسینخان بردسیری، پورداوود، معین، بهار را در كنار هم قرار داده و سپس تك تك دربارهی هر یك گفتگو مینماید.
در بخش دوم به موضوع «تأسیس نورور جمشیدی» میپردازد و ابیاتی را كه فردوسی در آغاز داستانهای شاهنامه، در پادشاهی جمشید، شهریار پیشدادی، در جایی پس از برشمردن نهادها و كارهای او میسراید، میآورد. سپس این ابیات را كه تعداد آنها 10 بیت بیشتر نبود در چاپهای گوناگون شاهنامههای مختلف مسكو، ژول مول، بروخیم، رمضانی و امیركبیر بررسی میكند و تفاوتهای گوناگون واژگانی و كاستی و فزونی ابیات را مطرح مینماید و در پایان بخش، صورت صحیح و معقول ابیات را به توالی منطقی میآورد
جهت دریافت فایل شاعر و پهلوان در شاهنامه لطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 2,900 تومان
برچسب ها : شاعر و پهلوان در شاهنامه , شاعر , پهلوان در شاهنامه , پهلوان , شاهنامه , ادبیات , تاریخ ادبیات , دانلود شاعر و پهلوان در شاهنامه , پروژه دانشجویی , دانلود پژوهش , دانلود تحقیق , دانلود پروژه