از آغاز دهه ۱۳۴۰شمسی، رژیم پهلوی احساس میكرد كه همه موانع و مشكلات را پشت سر گذاشته و اكنون هنگام آن فرا رسیده است كه برای تحكیم رژیم و بقای آن دست به اقداماتی بزند
قیمت فایل فقط 5,000 تومان
تحقیق در مورد شاه در آخرین روزها
از آغاز دهه ۱۳۴۰شمسی، رژیم پهلوی احساس میكرد كه همه موانع و مشكلات را پشت سر گذاشته و اكنون هنگام آن فرا رسیده است كه برای تحكیم رژیم و بقای آن دست به اقداماتی بزند. طرح مسئله انقلاب سفید و به ویژه اصلاحات ارضی با طراحی آمریكاییان و توصیه آنان بدین منظور به میان آمد. در آن ایام تب انقلابهای دهقانی در برخی از كشورها داغ بود. شاه و حاكمان آمریكا بر این باور بودند كه با شعارهای انقلاب سفید و اصلاحات ارضی، نه تنها بسیاری از گروههای اپوزیسیون و روشنفكران را خلع سلاح میكنند، بلكه طبقه دهقان را نیز جذب حاكمیت میكنند.
اما اوضاع بدان گونه پیش نرفت. بسیاری از علمای دینی و مهمترین آنها، امام خمینی، با توجه به وقایعی چون لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و دیگر حوادث دوره پهلوی اول و دوم، و مشاهده دست آمریكا در جریان امور، مبارزه با رژیم را آغاز كردند. مخالفان سیاسی هم اگرچه به انفعال افتاده بوده اما اگر زمینه مناسب و بیخطری مییافتند از آن بهرهبرداری میكردند. شاه برای اجرای اصلاحات ارضی، فئودالهای مناطق مختلف كشور را به تهران احضار میكرد تا آنان را مطمئن سازد كه زیانهای آنها به گونهای جبران خواهد شد و با تطمیع یا تهدید از واكنش آنان جلوگیری خواهد كرد.
یكی از مناطقی كه سابقه مبارزات خونینی با سلسله پهلوی داشت، منطقه كهگیلویه و بویراحمد بود. در زمستان سال ۱۳۴۱شاه تعدادی از خوانین آن منطقه را به تهران احضار كرد تا از واكنش آنها در برابر انقلاب سفید جلوگیری كند. بدین منظور عبدالله خان ضرغامپور و ناصرخان طاهری، رهبران ایل بویراحمد علیا و سفلی به تهران فراخوانده شدند. اما آنان در تهران دریافتند كه جریانهای ملی و مذهبی مهمی با برنامههای رژیم مخالفند و با این آگاهی، دلگرم و امیدوار شدند كه به منطقه برگردند و مبارزه را آغاز كنند. آنان به منطقه بازگشتند اما سیر تحولات اجتماعی، وضعیت جامعه را متفاوت از دهههای پیش ساخته بود، از جمله اینكه مشروطیت سیاسی خوانین در میان ایلات كاهش یافته بود و زمینه مبارزات عشایری سنتی چندان فراهم نبود. به هر حال خوانین با تأكید بر اینكه این مبارزه جنبه ملی داشته و از پشتیبانی علما برخوردار است، توانستند زمینه نسبتاَ مناسبی برای مبارزه فراهم كنند.
بدین ترتیب، اواخر سال 1341 و سه ماه اول سال ۱۳۴۲، ایام آخرین مبارزه عشایر كهگیلویه و بویراحمد با رژیم پهلوی بود كه با سركوب خشن و خونین عشایر به پایان آمد. شرح آن مبارزات بیرون از حوصله این نوشته است اما نكته قابل تأمل در رخدادهای آن منطقه درآن ایام این است كه مهمترین و كوبنده ترین و در عین حال خونینترین بخش آن مبارزه را طایفه ” جلیل“ از ایل بویراحمد صورت داده بود. این طایفه از نظر جایگاه اجتماعی و موقعیت طبقاتی، به عنوان ” رعیت“ شناخته میشدند و بنابر قاعده میبایست به وعدههای رژیم مبنی بر دستیابی به زمین دل میبستند، اما مشاهده میشود كه رئیس آن طایفه، ملا غلامحسین سیاهپور، هنگامی كه پی برد علمای دین با برنامههای رژیم مخالفاند، آشكارا اعلام داشت كه از همراهی با خوانین در مبارزه با رژیم میپرهیزد، اما به دستور علما مبارزه را برخود واجب میداند. بدین گونه بود كه او به طور مستقل به مبارزه برخاست و حماسه گجستان را آفرید. نبرد گجستان در روز آخر فروردین و اول اردیبهشت 1342 میان مبارزان عشایر و نظامیان رژیم به وقوع پیوست. در این نبرد قوای دولتی با برجای گذاشتن دهها كشته و زخمی متحمل شكست سنگینی گردیدند. سپهبد بهرام آریانا فرمانده عملیات جنوب اعتراف كرد كه واقعه گجستان « نه تنها تطبیق عملیات را مختل و غیرممكن كرد بلكه باعث بحران بزرگی در عملیات نبرد گردید.»
قیمت فایل فقط 5,000 تومان
برچسب ها : شاه , وضعیت شاه , رژیم پهلوی , رژیم ستم شاهی , تحقیق در مورد شاه در آخرین روزها , دانلود تحقیق در مورد شاه در آخرین روزها , پروژه , پژوهش , مقاله , تحقیق , پایان نامه , دانلود پروژه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود تحقیق , دانلود پایان نامه