بررسی رابطه اجزای صورت سود و زیان با بازده سهام در شركتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در129صفحه در قالب فایل ورد قابل ویرایش
قیمت فایل فقط 4,900 تومان
بررسی رابطه اجزای صورت سود و زیان با بازده سهام در شركتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
1 ـ1 ـ مقدمه :
سیستم اطلاعات حسابداری امروزه نقش بسیار مهمی در گردش فعالیتهای سازمانها داشته و در مجموعه محیط اقتصادی كشورها وظیفه با اهمیت دارند. بسیاری از تصمیمهای اقتصادی بر اساس اطلاعات حاصل از این سیستمها اتخاذ میشود، سهم عمدهای از مبادلات اوراق بهادار به خرید و فروش سهام شركتها اختصاص دارد كه آن نیز به نوبه خود تحت تأثیر ارقام و اطلاعات سیستمهای حسابداری است.
هر گونه تحقیق در زمینه نحوة اثرگذاری اطلاعات حسابداری بر تصمیمهای طیف وسیع تصمیمگیرندگان ذینفع در شركتها به درك بهتر از چگونگی نقش این اطلاعات و ضرورت افشای آنها كمك میكند.
برای تشویق افراد به سرمایهگذاری به ویژه در سهام شركتها، میبایست بین بازدهی در یك سرمایهگذاری تعادل ایجاد نموده لذا ایجاد محیطی مناسب برای سرمایهگذاریهای سالم جهت تقویت بازار سرمایه از مهمترین اقداماتی كه میتواند توسط دستاندركاران اقتصادی كشور انجام شود. بورس اوراق بهادار یكی از اركان اصلی بازار سرمایه است كه در آن عرضهكنندگان و تقاضاكنندگان سهام با یكدیگر روبهرو شده و سهولت مبادله دو گروه را به یكدیگر فراهم میكند.
این تحقیق در صدد آنست كه ارتباط بین اجرای صورت سود و زیان با بازده سهام در شركتهای پذیرفته شده در بررسی اوراق بهادار تهران مورد بررسی و مطالعه قرار دهد امید است نتایج تحقیق بتواند راهنمای عملی برای تصمیمگیرندگان از جمله سرمایهگذاران قرار گیرد و راهگشاهی برای تحقیقات آتی باشد.
2 ـ1 ـ بیان موضوع :
سرمایهگذاران هنگام سرمایهگذاری در سهام عادی باید بررسیهای وسیعی را انجام دهند، به عبارت دیگر آنها باید عوامل زیادی را هنگام سرمایهگذاری مد نظر قرار دهند زیرا آنها نقدترین دارایی خود را به سهام عادی تبدیل میكنند. اگر سرمایهگذاران بدون توجه به یك سری از عوامل اقدام به سرمایهگذاری نمایند، نتایج مطلوبی عاید آنها نخواهد شد و این موضوع بیشتر در كشورهایی مطرح است كه بورس اوراق بهادار كارائی لازم وجود ندارد. در كشورهایی كه بورس اوراق بهادار كارائی دارد، احتیاج به بررسیهای وسیع در مورد اوراق بهادار نیست زیرا قیمت بازار سهام نزدیك به ارزش ذاتی (واقعی) آن اوراق است، به عبارت بهتر قیمت بازار سهام، شاخص مناسبی از ارزش واقعی سهام است. بورس اوراق بهادار تهران در حكم یك بازار متشكل تسهیلات لازم را برای خریداران و فروشندگان سهام فراهم مینماید به نحوی كه آنها بتوانند در هر زمان پول خود را به اوراق بهادار یابالعكس تبدیل نماید. و همچنین این سازمان تحت شرایطی زمینه تأمین منابع مالی شركتهای پذیرفته شده در آن را فراهم میآورد. از آنجا كه بورس به عنوان سازمانی در جهت تجهیز پساندازها و همچنین هدایت پساندازها به طرف سرمایهگذاریهای مولد و مفید به حال جامعه و اقتصاد كشور مطرح میباشد، مطالعه و تحقیق پیرامون این سازمان از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در این تحقیق ارتباط بین تغییرات اقلام صورت سود و زیان با تغییرات بازده سهام عادی شركتها پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار میدهد. به عبارت دیگر در این تحقیق سعی میشود ارتباط بین متغیرهای «تغییرات اقلام صورت سود و زیان» به عنوان متغییرهای مستقل و «تغییرات بازده سهام عادی» به عنوان متغیر وابسته مشخص گردد. تا بتوان گفت كه آیا متغییر وابسته میتواند توسط متغییرهای مستقل توضیح داده شود؟
3 ـ1 ـ هدف و دلایل انتخاب موضوع :
در اولین برنامة توسعه اقتصادی كشور كه بعد از پایان جنگ تحمیلی به تصویب رسید، به منظور كاستن از بار مالی دولت و افزایش كارایی بنگاههای بخش عمومی تمهیداتی اندیشه شد و مقرر گردید كه سهام شركتها از طریق بورس به مردم واگذار گردد. این تحقیق بدنبال این است كه با تجزیه و تحلیل اطلاعات واقعی مبادرت به استخراج معیارهایی نماید و از این طریق سرمایهگذاران را قادر نماید تا سهام شركتهای مختلف را با یكدیگر مقایسه كرده و سهام مورد نظرشان را با اطمینان بیشتری انتخاب نماید و این امر به حضور سرمایهگذاران به عنوان اصلیترین اركان بورس كمك خواهد كرد.
ارزیابی مفید بودن سود و جزئیات آن كه محصول اولیه مقررات افشای مالی است به طور آشكار اهمیت قابل توجهی دارد. چنانچه تغییر در قیمت و بازده سهام فراهم كننده شواهدی دربارة سود باشد، پس واضح است كه متغییر بیشتر، متضمن قوائد بیشتری خواهد بود. لذا میزان فوائد سود حسابداری را میتوان از برآورد ارتباط مابین بازده سهام و سود استنتاج كرد. در واقع اگر سود و جزئیات آن پیشبینی بازده سهام را تسهیل نماید، حوزه ارتباط اجزای سود و بازده واقعی میتواند معیار با اهمیتی از فواید سود باشد. در صورت وجود چنین ارتباطی میتوان با اطلاع از وضعیت سودهای آتی شركتها و در نتیجه پیشبینی رفتار قیمت سهام آنها، سرمایه گذاران می توانند اقدام به خرید و فروش سهام نمایند. به عبارت دیگر، پیشبینی میشود كه در صورت وجود ارتباط بین بازده و اجزای سود در بورس اوراق بهادار میتوان الگویی جهت انتخاب سهام ارائه کرد.
در این تحقیق ارتباط بین اقلام یكی از صورتهای مالی اساسی (صورت سود و زیان) و تغییرات بازده سهام مورد آزمون و تجزیه و تحلیل قرار میگیرد تا بتوان بیان نمود كه آیا ارتباط منطقی بین این متغییرها وجود دارد یا خیر؟
4 ـ1 ـ اهمیت موضوع تحقیق:
از آنجایی كه سرمایهگذاران در بازار سرمایه دارای نقش محوری و حیاتی هستند، لازم است موجباتی فراهم آوریم كه آنان به سرمایهگذاری در سهام ترغیب شوند و از طرف دیگر سرمایهگذاران جزء بتوانند ثروت خود را حفظ كنند. هدف سرمایهگذاران از سرمایهگذاری در داراییهای مالی از جمله خریداران سهام عادی عموماً در بازار سرمایه، كسب بازده مورد انتظار از سرمایهگذاری خودشان است. خریداران سهام عادی از روشهای مختلفی خواهان تامین نرخ بازده مورد توقع خود هستند. با توجه به اینكه چهار نوع بازدهی سهام عادی شامل افزایش قیمت سهام، سهام جایزه، سود نقدی و حق تقدم در خرید سهام جدید میباشد.
هر سرمایهگذار ممكن است با توجه به روحیات و نیازهای خود به یك یا چند نوع بازدهی سهام توجه بیشتری داشته باشد. به عنوان مثال افراد بازنشسته بیشتر به سود نقدی تا افزایش قیمت یا سهام جایزه توجه دارند. اما افرادی كه ریسكپذیر هستند و یا عمده در آمد آنها از سایر منابع و روشها تامین میشود، ممكن است به افزایش قیمت سهام و یا سهام جایزه علاقه و توجه بیشتری داشته باشند. زمانی كه فردی تصمیم به سرمایهگذاری در سهام میگیرد، اولین موضوعی كه با آن مواجه میشود، انتخاب سهم مورد نظر است. در بورس اوراق بهادار تهران به خصوص سرمایه گذاران جزء بیشتر بر اساس اطلاعات غیر رسمی و غیر صحیح مبادرت به اخذ تصمیم مینمایند كه این موضوع منجر به زیان آنان و در نهایت دلسردی و خروج از بازار سرمایه میگردد، لذا متولیان بورس میبایست بوسیله ابزارهایی نظیر صندوق حمایت سهام، سقف قیمت و غیره از حقوق سهامداران به خصوص سهامداران جزء حمایت نمایند و در زمینه اطلاعرسانی نیز باید اطلاعات صحیح و به موقع در اختیار سرمایهگذاران قرار گیرد.
لذا لازم است كه به وسیله تحقیقات، معیارهایی فراهم شود كه سرمایهگذاران بتوانند با استفاده از آنها با دقت و سرعت مبادرت به تصمیمگیری و انتخاب سهام شركت مورد نظرشان نمایند.
5 ـ1 ـ فرضیه تحقیق:
با توجه به موضوع و هدف تحقیق بررسی مینمائیم كه آیا بین متغییرهای تغییرات اقلام صورت سود و زیان (متغییر مستقل) و تغییرات بازده سهام (متغییر وابسته) در شركتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط و همبستگی وجود دارد یا خیر؟ به همین منظور آزمون فرضیههای ذیل را عملی میكنیم:
فرضیه اول:
H0 : بین تغییرات فروش و تغییرات بازده سهام شركتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود ندارد.
H1 : بین تغییرات فروش و تغییرات بازده سهام شركتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود دارد.
فرضیه دوم:
H0: بین تغییرات بهای تمام شده كالای فروش رفته و تغییرات بازده سهام شركتهای پذیرفته شده در بررسی تهران ارتباطی وجود ندارد.
H1: بین تغییرات بهای تمام شده كالای فروش رفته و تغییرات بازده سهام شركتهای پذیرفته شده در بررسی تهران ارتباطی وجود ندارد.
فرضیه سوم:
H0: بین تغییرات هزینههای عملیاتی و تغییرات بازده سهام شركتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود ندارد.
H1: بین تغییرات هزینه عملیاتی و تغییرات بازده سهام شركتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود دارد.
فرضیه چهارم:
H0: بین تغییرات هزینههای مالی و تغییرات بازده سهام شركتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود ندارد.
H1: بین تغییرات هزینههای مالی و تغییرات بازده سهام شركتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود دارد.
فرضیه پنجم:H0: بین تغییرات سایر هزینه و تغییرات بازده سهام شركتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود ندارد.
H1: بین تغییرات سایر هزینهها و تغییرات بازده سهام شركتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود دارد.
فرضیه ششم:
H0: بین تغییرات سایر درآمدها و تغییرات بازده سهام شركتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود ندارد.
H1: بین تغییرات سایر درآمدها و تغییرات بازده سهام شركتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود دارد.
فرضیه هفتم:
H0: بین تغییرات سود خالص و تغییرات بازده سهام شركتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود ندارد.
H1: بین تغییرات سود خالص و تغییرات بازده سهام شركتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود دارد.
علاوه بر فرضیات فوقالذكر ارتباط بین كلیه متغیرهای مستقل (تغییرات اقلام صورت سود و زیان) و متغیر وابسته (تغییرات بازده سهام) مورد بررسی و آزمون قرار میدهیم و فرضیه زیر را مورد آزمون قرار میدهیم.
فرضیه هشتم:
H0: بین تغییرات اقلام صورت سود و زیان (فروش، بهایتمام شده کالای فروش رفته، هزینه عملیاتی، هزینه مالی، سایر هزینهها ، سایر درآمدها ، سود خالص) و تغییرات بازده سهام شركتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود ندارد.
H1: بین تغییرات اقلام صورت سود و زیان (فروش، بهایتمام شده کالای فروش رفته، هزینه عملیاتی، هزینه مالی، سایر هزینهها ، سایر درآمدها ، سود خالص) و تغییرات بازده سهام شركتهای پذیرفته شده در بورس تهران ارتباطی وجود دارد.
6 ـ1 ـ قلمرو تحقیق:
هر تحقیق باید دامنه مشخصی و تعریف شدهای داشته باشد تا محقق در تمامی مراحل تحقیق احاطه كافی بر تحقیق داشته باشد و بتواند نتایج حاصل از نمونه را به جامعه تعمیم دهد.
قلمرو مكانی تحقیق: قلمرو مكانی تحقیق، شركتهای سهامی عام پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
قلمرو زمانی تحقیق: قلمرو تحقیق زمانی از سال 1379 تا پایان سال 1383 را دربرمیگیرد.
قلمرو موضوعی تحقیق: این تحقیق به بررسی و آزمون ارتباط بین تغییرات اقلام صورت سود و زیان و تغییرات بازده سهام در شركتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد.
7 ـ1 ـ متغیرهای تحقیق:
هر تحقیق دارای تعدادی متغیر وابسته و مستقل میباشد. در تحقیق حاضر متغیرهای مستقل شامل تغییرات فروش، تغییرات بهای تمام شده كالای فروش رفته، تغییرات هزینههای عملیاتی، تغییرات هزینههای مالی، تغییرات سایر درآمدها، تغییرات سایر هزینهها و تغییرات سود خالص شركتهای پذیرفته شده در بورس تهران بوده و متغیر وابسته تحقیق تغییرات بازده سهام شركتهای مزبور میباشد.
چون مقدار متغیر وابسته (تغییرات بازدة سهام) كه در انتشارات مختلف بورس تهران به صراحت ذكر نشده است با استفاده از فرمولهایش مقدار این متغیرها را نیز محاسبه میكنیم.1
بازده عبارت است از نسبت كل عایدی (ضرر) حاصل از سرمایهگذاری در یك دورة معین به سرمایهای كه برای بدست آوردن این فایده در ابتدای دورة كسب عایدی، مصرف گردیده است. بازده شامل تغییر در اصل سرمایه (قیمت سهام) و سود نقدی دریافتی (DPS)2 میباشد.
برای محاسبة بازدة سهام شركتهای مورد بررسی در این تحقیق، فاكتورهای افزایش سرمایه، منبع افزایش سرمایه و زمان افزایش سرمایه بایستی مد نظر قرار گیرد. برای محاسبة بازده با توجه به فاكتورهای فوق از فرمولهای زیر استفاده شود:
1 ـ شركت افزایش سرمایه نداده باشد:
در این صورت:
كه در آن:
R: بازدة سهام شركت
: قیمت بازار سهام شركت در پایان دوره
: قیمت بازار سهام شركت در ابتدای دوره
D : سود نقدی تعلق گرفته به هر سهم شركت
2 ـ افزایش سرمایة شركت از محل اندوختهها
8 ـ1 ـ جمعآوری اطلاعات:
اطلاعات مورد نیاز جهت محاسبه متغیرهای این تحقیق از طریق مجلات و سالنامههای انتشارات سازمان بورس اوراق بهادار تهران، گزارشات مجامع عمومی عادی و فوقالعاده شركتهای پذیرفته شده در بورس تهران جمع آوری شده است.
ادبیات تحقیق كه موضوع فصل دوم این پایان نامه میباشد، از طریق مطالعات كتابخانهای جمعآوری شده است. در تحریر ادبیات تحقیق از كتابها، پایان نامهها، مجلات داخلی و خارجی كه مربوط به موضوع تحقیق بوده استفاده شده است.
9 ـ1 ـ تعاریف عملیاتی
بازده :
بازده عبارتست از نسبت كل عایدی (ضرر) حاصل از سرمایهگذاری در یك دوره معین به سرمایهای كه برای بدست آوردن این عایدی در ابتدا دوره، مصرف گردیده است. بازده سهام شامل تغییر در اصل سرمایه (تغییر قیمت سهام) و سود نقدی دریافتی میباشد
فروش :
عبارت است از جریان ورود دارائیها یا سایر موارد افزایش دارائیهای یك واحد تجاری و یا تصفیه بدهیهای آن طی یك دوره مالی كه ناشی از تحویل كالا، ساخت دارائی برای مشتریان، ارائه خدمات یا سایر فعالیتهای انتفاعی است در اجرای عملیات اصلی و مستمر واحد تجاری باشد.
هزینه:
عبارت است از جریان خروج دارائیها و یا سایر موارد استفاده دارائیها یا ایجاد بدهیها طی یك دوره كه به منظور تولید و تحویل كالا، ارائه خدمات یا انجام سایر فعالیتها در اجرای عملیات اصلی و مستمر واحد تجاری باشد.
سود (یا زیان) خالص:
عبارت است از مازاد (یا كمبود) درآمدها نسبت به هزینهها برای یك دوره حسابداری معین كه معرف افزایش (یا كاهش) خالص در حقوق صاحبان سهام و ناشی از فعالیتهای انتفاعی مستمر واحد تجاری و عملیات فرعی، رویدادهای تصادفی و سایر عملیات، رویدادها و شرایط مؤثر بر واحد تجاری است كه طبق اصول پذیرفته شده حسابداری شناسایی و اندازهگیری میشود.
هزینه عملیاتی:
عبارتست از كاهش در حقوق صاحبان سهام ، به جز موارد مرتبط با آورده صاحبان سهام، كه از فعالیتهای اصلی و مستمر واحد تجاری ناشی شده باشد، در واقع هزینه های عملیاتی شامل هزینه های فروش ، اداری و عمومی می باشد.
هزینه مالی:
عبارتست از سود تضمین شده، كار مزد و سایر مخارجی كه واحد تجاری برای تامین منابع مالی متحمل می شود.
سایر درآمدها:
عبارتست از افزایش در خالص دارایی ها كه از معاملات جانبی یا اتفاقی (به جزء مبادلات سرمایه ای و درآمد فروش) حاصل شده باشد.
مقدمه:
اصولا سرمایهگذاران باید بررسیهای وسیعی در مورد خرید یا فروش سهام عادی انجام دهند بعبارت دیگر آنها باید عوامل زیادی را در هنگام سرمایهگذاری مد نظر قرار دهند؛ زیرا آنها نقدترین دارایی خود را به سهام تبدیل مینمایند. اگر آنها بدون توجه به یكسری عوامل، اقدام به سرمایهگذاری نمایند، نتایج مطلوبی از سرمایهگذاری عاید آنها نخواهد شد. این موضوع بیشتر در كشورهایی مطرح است كه بازار اوراق بهادار (بورس) كارایی ندارد. در كشورهایی كه بورس اوراق بهادار كارایی دارند، احتیاج به بورسهای وسیع در مورد اوراق بهادار نیست زیرا قیمت بازار سهام نزدیك به ارزش ذاتی (واقعی) آن است. به عبارت بهتر قیمت بازار اوراق بهادار شاخص مناسبی از ارزش واقعی اوراق بهادار است.1
در كشورهای پیشرفته صنعتی تحقیقات بسیاری در مورد فرایند تصمیمگیری سرمایهگذاران در اوراق بهادار صورت گرفته است. در این كشورها به سرمایهگذار به عنوان یكی از اجزای مهم بورس نگریسته میشود. در كشورها نیز سرمایهگذاران نقش بسزایی در رونق بورس دارند. در راستای خصوصی سازی اقتصاد و واگذاری سهام شركتهای دولتی؛ دست اندركاران باید شناخت دقیقی نسبت به سرمایهگذاران داشته باشند. در اكثر بورسهای دنیا اوراق بهادار متنوعی برای سرمایهگذاری عرضه میگردد ولی در حال حاضر در بورس اوراق بهادار تهران فقط سهام عادی خرید و فروش میشود. بنابراین در اینجا طریقه انتخاب سهام عادی توسط سرمایهگذاران مدنظر است. در موقع انتخاب سهام، مهمترین موضوع برای فرد سرمایهگذار این است كه چه مبلغی برای هر سهم عادی پرداخت نماید. تعیین دقیق مبلغ پرداختی برای هر سهم احتیاج به تجزیه و تحلیلهای وسیعی دارد. هدف اصلی از تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری، محاسبه ارزش فعلی عایدات آتی هر سهم است. در بورسهای كارا، تعیین ارزش واقعی هر سهم (ارزش فعلی عایدات آتی) به راحتی امكان پذیر است. در بازار كالا، سرمایه، تمام اطلاعات مربوط به اوراق بهادار در قیمت بازار این اوراق منعكس است و هر اطلاعات جدیدی كه به بازار میآید سریعاً قیمت اوراق بهادار را تحت تاثیر قرار میدهد. در این بازارها امكان دستیابی به بازده غیر عادی وجود ندارد و بازده سرمایهگذاری متناسب با ریسك مربوط به آن است. [1]
انتخاب سهام در بازار كارا بسیار آسان است. زیرا قیمت سهام نوسان بسیار ناچیزی با ارزش ذاتی آن دارد. در این بازار با توجه به روحیات سرمایهگذار نسبت به ریسكپذیری آن، سهام انتخاب میگردد. سرمایه گذار این اطمینان خاطر را دارد كه برای سهام خریداری شده بیشتر از قیمت واقعی آن مبلغی پرداخت ننموده است. بنابراین ضرورتی برای انجام تجزیه و تحلیل اساسی احساس نمیشود، قبول برخی از صاحبنظران، در بازار كارا بهترین شكل انتخاب سهام به صورت تصادفی است.
در كشورهایی همچون ایران كه بازار سرمایه كارایی لازم را ندارد، قیمت بازار اوراق بهادار با قیمت واقعی آن تفاوت قابل ملاحظهای دارد. بنابراین شخص سرمایهگذار باید تجزیه و تحلیلهای وسیعی جهت خرید سهام مورد نظر خود انجام دهد. سرمایهگذار پس از انتخاب صنعت ( با صنایع با رشد بالا ) باید شركت یا شركتهایی را در صنعت انتخاب نماید كه نسبت به دریافت سود سهام و افزایش قیمت سهام آن در آینده مطمئن باشند. برآورد كمیت و كیفیت سود آینده عامل مهمی در موفقیت یا عدم موفقیت سرمایهگذاری است.
سرمایهگذار باید موقعیت رقابتی شركت را بررسی نماید، زیرا اولین متغیری كه كمیت سود آینده را تحت تاثیر قرار میدهد موقعیت رقابتی شركت است. موقعیت رقابتی شركت با معیارهایی از قبیل میزان فروش، درآمد سالانه رشد فروش، ثبات درآمد فروش و تنوع محصولات سنجیده میشود. سرمایهگذار با انتخاب شركتهای بزرگ و رهبر در صنعت میتواند ریسك تجاری (فعالیت) را به میزان قابل ملاحظهای كاهش دهد چون این شركتها توانایی مقاومت در مقابل سیاستهای سایر شركتهای رقیب را دارند.
اما فروش باید به گونهای باشد كه پس از كسر تمامی هزینهها سود معمولی را نصیب شركت سازد. در شرایط رقابتی، شركتها برای افزایش سود نمیتوانند قیمت فروش كالا را افزایش دهند. در این شرایط باید هزینههای شركت كاهش یابد. لذا لازم است هزینههای شركت مورد تجزیه و تحلیل قرار و گیرند. به عبارت دیگر وجود اهرمهای عملیاتی مالی باعث میگردد كه درصد تغییر در سود با درصد تغییر در فروش متناوب باشند، بنابراین تجزیه و تحلیل دقیق صورت سود و زیان شركت ضروری به نظر میرسد.
تاثیر بورس اوراق بهادار در توسعه اقتصادی یك كشور انكارناپذیر است. وظیفه اصلی این بازار سرمایه به حركت انداختن موثر سرمایهها و تخصیص بهینه این منابع میباشد به همین دلیل ضرورت وجود یك بازار كارآ احساس میشود. یكی از شرایط لازم برای چنین بازار این است كه تمام اطلاعات موجود از جمله اطلاعات حسابداری دارای دو ویژگی مربوط بودن و قابل اتكاء میباشند. و می بایست بدون هزینه و بطور مساوی در دسترس تمام سرمایهگذاران و اعتبار دهندگان قرار گیرد تا برداشت نسبتاً یكسانی از اطلاعات داشته باشند.
با توجه به نتایج بدست آمده از تحقیق آقایان دكتر ایرج نوروش و عباس وفادار به منظور ارتقاء كار بورس اوراق بهادار تهران پیشنهادهایی به صورت زیر ارائه میشود:[2]
1) تدوین و ارائه شاخص بورس كه به طور كامل نشان دهنده بازده كل بازار بورس اوراق بهادار تهران باشد.
2) شروع به كار جامعه حسابداران رسمی: این جامعه نقشی مهمی را در كیفیت و قابل اتكاء بودن گزارشهای عالی ایفا خواهد نمود.
3) تدوین و تصویب استانداردهای حسابداری و حسابرسی:
بدون در نظر گرفتن اینكه سازمان بورس اوراق بهادار تهران به عنوان یك دستگاه نظارتی بخواهد بخشی از اختیارات خود را در زمینه میزان و چگونگی افشای اطلاعات مالی به حرفه تعویض كند یا خیر، لذا ضروری است استانداردهای پذیرفته شده حسابداری و حسابرسی در ایران تدوین شود.
4) آشنا نمودن سرمایه گذاران با صورتهای مالی و روشهای تجزیه و تحلیل.
5) ایجاد سیستم اطلاع رسانی مناسب در بورس اوراق بهادار تهران:
تعداد اندكی از سرمایهگذاران نیز دارای تخصص لازم در زمینه امور مالی هستند اما به علت نبودن یك نظام اطلاعاتی منسجم در بورس اوراق بهادار قادر نیستند اطلاعات مورد نیاز برای انجام تجزیه و تحلیلهای مالی را بدست آوردند. لذا پیشنهاد میشود سیستم اطلاع رسانی مناسب در بورس تهران ایجاد شود تا بدین وسیله اطلاعات مورد نیاز به آسانی در اختیار سرمایهگذاران قرار گیرد.
6) تدوین مقررات جامع برای بازار بورس ایران از جمله در بعد نظارتی و گزارشگری مالی:
سازمان بورس اوراق بهادار تهران باید در قالب یك نظام مناسب گزارشگری مالی در بورس چهار نوع گزارش به شرح زیر از شركتها دریافت نماید:
الف) خلاصه وضعیت شركت (برای ورود به بورس) شامل خلاصه اطلاعات عمومی شركت و … میباشد.
ب) گزارش سالانه كه از سه بخش اصلی تشكیل میشود:
1) صورتهای مالی اساسی و یادداشتهای همراه.
2) گزارش حسابرسی مستقل و بازرس قانونی.
3) گزارش هیات مدیره
در این مورد لازم است كه صورتهای مالی براساس اصول پذیرفته شده حسابداری تهیه شود.
سود حسابداری:[3]
از دیدگاه عملی سود حسابداری را بدینگونه تعریف كردهاند: تفاوت بین درآمد تحقق یافته ناشی از معاملههای دوره و بهای تاریخی منقضی شدة مربوطه، تعریف مزبور بیانگر این است كه سود حسابداری دارای پنج ویژگی میباشد:
1ـ سود حسابداری مبتنی بر معاملههای واقعی است كه شركت آنها را انجام داده است و اصولاً از تفاوت درآمد فروش كالاها یا خدمات با هزینههای لازم برای انجام دادن این فروش، بدست میآید. برحسب سنت، حرفة حسابداری برای محاسبة سود از روش معاملاتی استفاده كرده است، این معاملات میتواند درون سازمانی یا برون سازمانی باشد.
2ـ سود حسابداری برمبنای فرض دورة زمانی، به عنوان یك امری بدیهی، قراردارد و به عملكرد مالی شركت در طی یك دورة زمانی مشخص اشاره دارد.
3ـ سود حسابداری كه به مبنای اصل تحقق درآمد قراردارد، ایجاب میكند تا درآمد تعریف شود، آن را اندازهگیری و شناسایی (ثبت) نمود. به طوركلی، اصل تحقق درآمد معیار یا آزمونی است برای شناسایی (ثبت) درآمد و در نتیجه شناسایی (ثبت) سود.
4ـ سود حسابداری ایجاب میكند كه بهای جاری را برحسب بهای تاریخی اندازهگیری كرد یعنی باید اصل بهای تاریخی را به صورت دقیق رعایت نمود. یك دارایی برمبنای بهای تمام شده (بهای خرید) ثبت میشود تا زمانی كه فروش تحقق یابد، و در آن زمان هر نوع تغییری در ارزش شناسایی (ثبت) میشود. از این رو هزینههای جاری عبارتند از داراییهای منقضی شده یا بهای تمام شده اقلام خریداری كه منقضی شدهاند.
5ـ سود حسابداری ایجاب میكند كه درآمدهای تحقق یافته دوره، در رابطه با هزینههای مربوط، مناسب یا ذیربط مورد توجه قرار گیرند. از این رو سود حسابداری بر مبنای اصل تطابق قراردارد.
نظریات پیرامون سود:[4]
سه نظریه اصلی در زمینه سود وجوددارد:
1 ـ نظریه داراییها ـ بدهیها
2 ـ نظریه درآمد و هزینه
3 ـ نظریه استقلالتر از نامه و سود و زیان
نظریه داراییها ـ بدهیها:
این نظریه كه دیدگاه ترازنامهای یا نگهداری سرمایه ثابت نیز نامیده میشود براین مبنا استوار است كه درآمد و هزینه فقط در نتیجه تغییر داراییها و بدهیها ایجاد میگردد. درآمد، افزایش در داراییها و كاهش در بدهیها و هزینه،كاهش در داراییها و افزایش در بدهیهاست.
نظریه درآمد و هزینه:
این نظریه كه دیدگاه سود و زیانی یا تطابق نیز نامیده میشود. براین مبنا استوار است كه سود فقط اختلاف بین درآمد در یك دوره و هزینههای كه موجب كسب آن درآمدها شده است، میباشد. لذا تطابق به عنوان اساسیترین جریان اندازهگیری است كه شامل دو مرحله است:
1ـ تشخیص درآمد براساس معیارهای خاص
2ـ تشخیص هزینه از طریق رابطه علت و معلول، تسهیم سیستماتیك یا منطقی و تشخیص فوری یا بلادرنگ
نظریه استقلالترازنامه و سود و زیان:
در نظریه داراییها ـ بدهیها و درآمد ـ هزینه، تر ازنامه و صورت سود و زیان به هم پیوسته بوده، و هر دو بخشی از یك جریان اندازهگیری هستند و تفاوت بین درآمد و هزینه در نهایت مساوی افزایش (كاهش) خالص داراییهاست. ولی نظریه سوم، یعنی استقلالتر از نامه و سود و زیان براین مبنا استوار است كه بهم پیوستگی صورتهای مالی موجب زواید میگردد زیرا همة وقایع هم در صورت سود و زیان و هم در ترازنامه گزارش میگردد، اگر چه درجهات مختلف هستند لذا تعریفهای دقیق داراییها و بدهیها درتر از نامه و تعریفهای درآمد و هزینه، در تعیین سود حاكمیت دارند و این در صورت، استقلال و اندازهگیری جداگانه دارند و دو روش اندازهگیری میتواند مورد استفاده قرار گیرد (مثل استفاده از روش Lifo در محاسبه سود و استفاده از روش Fifo در ترازنامه )
استدلال انتخاب نظریه سود:[5]
با توجه به اینكه اوضاع اقتصادی و سیاسی ایران اقتضاء میكند، حتیالامكان باید از روشهای یكنواختی در تهیه صورتهای مالی استفاده كرد، تا اعمال كنترل عملیتر گردد.
از سوی دیگر، حرفه حسابداری در ایران با نظریه سوم آشنایی كامل ندارد و انتخاب یكی از دو نظریه اول و دوم در تعیین چهارچوب هریك از دو نظریه فوق تأخیر قابل توجهی در تعریف عوامل صورتهای مالی میگذارد. نظریه داراییها ـ بدهیها بر ارزش این اقلام تأكید دارد و از طرفی، همانگونه كه توضیح داده شد، یكی از معیارهای اصلی و اولیه اطلاعات یا تصمیمگیری است. بكارگیری این معیار مستلزم استفاده از ارزش روز داراییها و بدهیهاست.
مكانیزم بازار در كشور كارا و كامل نیست، لذا مفهوم ارزش نمیتواند به خوبی تعریف گردد و به خوبی منعكس كنندة علایق افراد نیست. در برخی از موارد نیز، ممكن است قیمت بازار اصلاً وجود نداشته باشد و در بسیاری از موارد دیگر قیمت بازار منعكس كننده ارزش نیست. در چنین وضعیتی انگیزه یكسان بین سهامداران یك واحد وجودندارد و اگر هم وجود داشته باشد، احتمالاً به حداكثر رساندن ارزش بازار منابع اقتصادی نخواهد بود. در نتیجه، خصوصیات قیمت مشخص نبوده و لذا سودی هم كه برمبنای چنین قیمتهایی تعیین گردد، روشن نیست.
پس این نظریه آنچنانكه در بازار مؤثر و كامل كاربرد دارد، در بازار غیرمؤثر و ناكامل كاربرد ندارد. علاوه بر استدلال فوق با توجه به اینكه مالكیت اكثر واحدهای اقتصادی در حال حاضر، متعلق به دولت است و یكی از اصلیترین هدفها سنجش كارایی و نقش مباشرتی مدیریت است، به حداكثر رساندن ارزش منابع اقتصادی در بازار، كاربرد چندانی در سنجش این كارایی ندارد.
با توجه به دلایل فوق، انتخاب نظریه دوم (درآمد و هزینه) در اوضاع فعلی كشور به منظور تدوین استانداردهای حسابداری برتری داشته و حتی با توسعهو رشد بازار اوراق بهادار، میتوان روابط معقولی بین قیمت اوراق بهادار و تقسیم سود در آینده از یكطرف و بین تقسیم سود و سودهای آینده و نیز بین سودهای آینده و سود جاری مشخص كرد.
سود تحققی و سود غیر تحققی:
سود حداقل از دودیدگاه قابل بررسی میباشد:
1ـ سود برمبنای ارزش فعلی
2ـ سود برمبنای بهای تمام شده تاریخی یا سود حسابداری
برای روشنتر شدن موارد فوق، به تعریف دو مفهوم تحققی و غیر تحققی میپردازیم:
واژه تحققی، به طرح، تصمیم یا روشی نسبت داده میشود كه مبتنی برواقعیات یا اطلاعات خاصی كه آن واقعیات یا اطلاعات قبلاً تحقق یافتهاند، باشد. واژه تحققی، به طرح، تصمیم یا روش نسبت داده میشود كه مبتنی برامور یا اطلاعات فرضی باشد كه آن امور یا اطلاعات هنوز تحقق نیافته باشد.
محاسبه سود برمبنای ارزش فعلی، یك مفهوم غیر تحققی و اندازهگیری سود برمبنای بهای تمام شده تاریخی، یك مفهوم تحققی است، كه اولی از دیدگاه اقتصادی و دومی از دیدگاه حسابداری به مسئله سود میپردازد.
نكته قابل توجه در این مبحث، این است كه بهای تمام شده جایگزینی داراییها و ارزش فعلی داراییها، دو مفهوم كاملاً متفاوت میباشند.
در گستره فعالیتهای تجاری، علیالخصوص در بازارهای مؤثر سرمایه، به حداكثر رساندن ارزش خالص داراییها هدف بدیهی و منطقی هر مؤسسه تجاری است تا بتوانند از این راه ثروت مالكان را به بیشترین مقدار ممكن افزایش دهند. از آنجا كه هدف مالكین از سرمایهگذاری در مؤسسه نیز حداكثر كردن ثروت خود است، ضروری است كه ثروت توسعه حسابداران مورد اندازهگیری قرار میگیرد.
سود برمبنای مفهوم غیر تحققی (ارزش فعلی)، ایده آلترین مفهوم تئوریك را جهت استفاده در حسابداری به خود اختصاص داده و مشكل اندازهگیری عملی تنها مانع متداول شدن آن است. هیكس در یكی از مقالات خود تحت عنوان « ارزش و سرمایه » سود را چنین تعریف نموده است:
« سود عبارت از حداكثر مبلغی كه یك مؤسسه قادر است در سال بصورت سود سهام بین مالكان خود توزیع نماید و در عین حال هنوز انتظار داشته باشد كه میتواند همان مبلغ را در سالهای بعدی نیز توزیع كند
پرفسور سو لمانز پیشنهاد نمود تعدیلات زیر در سود حسابداری ایجاد گردد تا منجر به دستیابی به سود اقتصادی شود:
1ـ افزایش تغییرات تحقق نیافته در ارزش داراییهای مشهود در طول دوره (پس از كسر استهلاك و كاهش قیمت موجودیها)
2ـ كاهش تغییرات تحقق یافته در ارزش داراییها مشهود كه مربوط به دورههای قبل بوده ولی در همان دوره شناسایی نشده است.
3ـ ا فزایش تغییر در ارزش داراییهای نامشهود.
این متن فقط قسمتی از بررسی رابطه اجزای صورت سود و زیان با بازده سهام در شركتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد
جهت دریافت کل متن ، لطفا آن را خریداری نمایید
قیمت فایل فقط 4,900 تومان
برچسب ها : بررسی رابطه اجزای صورت سود و زیان با بازده سهام در شركتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران , صورت سود و زیان , بورس اوراق بهادار , بازده سهام , دانلود بررسی رابطه اجزای صورت سود و زیان با بازده سهام در شركتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران